سخنانی از دکتر شریعتی

اگر دروغ رنگ داشت
هر روز شاید
ده ها رنگین کمان در دهان ما نطفه می بست
و بی رنگی کمیاب ترین چیزها بود

اگر شکستن قلب و غرور صدا داشت
عاشقان سکوت شب را ویران می کردند

اگر به راستی خواستن توانستن بود
محال نبود وصال!
و عاشقان که همیشه خواهانند
همیشه می توانستند تنها نباشند

***

اگر گناه وزن داشت
هیچ کس را توان آن نبود که قدمی بردارد
تو از کوله بار سنگین خویش ناله می کردی…
و من شاید کمر شکسته ترین بودم

***

اگر غرور نبود
چشم هایمان به جای لب هایمان سخن نمی گفتند
و ما کلام محبت را در میان نگاه های گهگاهمان
جستجو نمی کردیم

اگر دیوار نبود نزدیک تر بودیم
با اولین خمیازه به خواب می رفتیم
و هر عادت مکرر را در میان
۲۴ زندان حبس نمی کردیم

اگر خواب حقیقت داشت
همیشه خواب بودیم
هیچ رنجی بدون گنج نبود…
ولی گنج ها شاید
بدون رنج بودند

اگر همه ثروت داشتند
دل ها سکه ها را بیش از خدا نمی پرستیدند
و یک نفر در کنار خیابان خواب گندم نمی دید
تا دیگران از سر جوانمردی
بی ارزش ترین سکه هاشان را نثار او کنند
اما بی گمان صفا و سادگی می مرد…

اگر همه ثروت داشتند
اگر مرگ نبود
همه کافر بودند
و زندگی بی ارزش ترین کالا یود

***

ترس نبود، زیبایی نبود و خوبی هم شاید نبود

اگر عشق نبود
به کدامین بهانه می گریستیم و می خندیدیم؟
کدام لحظه ی نایاب را اندیشه می کردیم؟
و چگونه عبور روزهای تلخ را تاب می آوردیم؟
آری بی گمان پیش از اینها مرده بودیم…

اگر عشق نبود
اگر کینه نبود
قلبها تمامی حجم خود را در اختیار عشق می گذاشتند

اگر خداوند
یک روز آرزوی انسان را برآورده می کرد
من بی گمان
دوباره دیدن تو را آرزو می کردم و تو نیز
هرگز ندیدن مرا
آن گاه نمی دانم
به راستی خداوند کدام یک را می پذیرفت

 

نظرات 7 + ارسال نظر
DIANA چهارشنبه 8 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 08:43 ق.ظ http://diani.mihanblog.com

سلام دوست عزیز
قالب جدید مبارک بسیار دوست داشتنی است

مطلب بسیار زیبایی بود همانند بیشینیان محشر

سلام...
و ممنون که همیشه سر میزنید...

ر ف ی ق چهارشنبه 8 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 10:19 ق.ظ http://www.khoneyekhiyali. blogsky.com

و کاش دروغ رنگ داشت تاکه در بازار صداقت فراوانی بود و کمی هم ارزانی ...
و کاش گناه وزن داشت تا که لحن و رفتارمان کمی انسانی بود و رنگ شب هایمان کمی عرفانی ...
و کاش غرور نبود تاکه غرق این زندگی سنگی و سیمانی نبودیم و غرق هر چیز ی که یارمی خواهد و می داند بودیم ...
و اگر ترس و زیبایی و خوبی و عشق نبود که غمی نبود ...
سلام فرزان عزیز
و تو چقدر مثل قصه های زیبایت ُ پر از خواب های رنگی هستی

سلام به نظرم اگر تمام بدیها اثری بر جا میگذاست دیگر توان زندگی برای ما نبود و شاید دیگر بخششی در کار نبود ...

مذاب ها چهارشنبه 8 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 01:26 ب.ظ http://mozabha.blogsky.com

سلام فرزان عزیز...
چقدر این نوشته های دکتر را دوست دارم و باید اضافه کنم اگر خیلی از چیزها نبودند، خیلی از چیزها بودند و اگر هم خیلی از چیزها بودند، خیلی از چیزها نبودند....

شاید وجود ما مستلزم خیلی از چیزایی باشه که در وجود ماست ...
چه خوب و چه بد پس با هر دم و بازدمی ما اونها را به وجود میاریم و حتی نسبت به گذشتگانمان نوع پیچیده تری از اونها را به نمایش میگذاریم و نشون میدیم با این که مردم نسل به نسل باهوشتر میشن به جای اینکه از بدی ها دوری کنن اون را ارتقا میدن...

ر ف ی ق چهارشنبه 15 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 12:03 ب.ظ http://www.khoneyekhiyali.blogsky.com

سلام بر دوست خوبم
قصد به روز شدن ندارید...
هرچند مطالبت آن قدر عمیق و شیرین و تاثیر گذار هستند که هر روز اگر بخوانمشان باز هم سیرابم نمی کند ...
غرض عرض ادبی بود و خسته نباشید به خاطر امتحانات پایان ترمتان ...
موفق باشید

سلام بر رفیق عزیز ...
شرمنده به سختی درگیر امتحانات هستم انشا ا... تا سه چهار روز اینده که امتحانات تموم شد به روز میکنم ...
با ارزی موفقیت روز افزون برای شما...

DIANA پنج‌شنبه 16 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 05:16 ب.ظ http://diani.mihanblog.com

سلام
خواستم بگم چرا بروز نمیشید اما جوابمو از کامنت بالا گرفتم
سربلند و موفق باشید

سلام و ممنون که همیشه به یاد ما هستی انشاا... تا یکی دو روز اینده به روز میکنم...موفق باشید...

[ بدون نام ] جمعه 17 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 10:49 ق.ظ

░▒███████
░██▓▒░░▒▓██
██▓▒░__░▒▓██___██████
██▓▒░____░▓███▓__░▒▓██
██▓▒░___░▓██▓_____░▒▓██
██▓ __________________ ░▒▓██
_██▓▒░______________░▒▓██
__██▓▒░____________░▒▓██
___██▓▒░__________░▒▓██
____██▓▒░________░▒▓██
_____██▓▒░_____░▒▓██
______██▓▒░__░▒▓██
_______█▓▒░░▒▓██
_________░▒▓██
_______░▒▓██
_____░▒▓█
موفق باشید در تمامی مراحل زندگی و تحصیلی

ممنون و با ارزوی موفقیت برای شما...

دختر مردابی شنبه 18 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 12:05 ب.ظ http://www.mianboribedaria.blogsky.com

سلام فرزان عزیز و نازنینم
این اگرها را پیشتر از این هم خوانده بودم اما لذت خواندن دوباره آنها به این است که از نگاه باورهای تو آنها را می خوانم و ایمان می آورم به عمیق شدن اعتقادات و بزرگ شدن انسانیتت
همین برایم کافی است یگانه برادرم

سلام خواهر گلم مرسی که همیشه یادی از ما میکنی و ممنون از تعریفت...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد